علی عسگری، خبرنگار:مشاهده این موضوع که شخصی گاهوبیگاه در هر مکان و زمانی ملت و مردم ایران را توصیف کند تقریبا برای همه ما عادی شده است، انگار که خودمان هم بدمان نمیآید توصیف کنیم و به وصف درآییم. این شور و شوق از وصف ملت اما منحصر در عموم مردم نیست، بلکه نخبگان اجتماعی و فکری نیز همیشه تلاش داشتهاند تا خصالی را به عموم ملت یا حتی عمیقتر از آن، به نهاد و نهان انسان ایرانی نسبت دهند. این شیوه بحث از خصال ما ایرانیان که گاه در قالب آسیبشناسی توسعه ایران (همچون آثار دکتر سریعالقلم) و گاه در قالب ژانر خلقیات ایرانیان (همچون آثار جمالزاده و نراقی) عرضه میشود، تلاش دارد با ادبیاتی روان و بعضا غیرعلمی بهاصطلاح مواجههای انتقادی با مردم کوچه و بازار صورت دهد. ما نیز در این سلسله نوشتارها تلاش داریم تا فهرستی از این اوصاف را استخراج کرده به بحث بگذاریم. تمرکز ما نه روی اشخاص و آثار، بلکه روی اوصافی است که بعضا میان آثار مختلف مشترک و فراگیر شدهاند است. نخستین این اوصاف صفت روامداری است.
* به این نکته توجه داشته باشید هنگامیکه سخن از روامداری را طرح میکنیم، روامداری نه یک تاکتیک یا استراتژی که بهواسطه شرایطی ناچار از کاربست آن شدهایم، بلکه خصلتی نهادی و ذاتی است، لذا این موضوع که جمعی یا جامعهای در برههای بهناچار و تحتتاثیر قدرتی برتر مجبور به روامداری شدهاند بهمعنای روامدار بودند آن جمعیت نیست.
* ما از چه زمان روامدار شدهایم؟ در پاسخ به این سوال باید گفت هرچند هنوز هم دقیق خودمان نمیدانیم از چه زمانی روامدار شدهایم! و در آثار متقدمان نیز هیچ گاه چنین تصویری از جامعه ارائه نشده اما باورمندان به وجود این صفت در نهاد انسان ایرانی معتقدند ایرانیان از ابتدا روامدار بوده و همین هم رمز بقای هویت ایرانی است.
*اما مساله بعدی در واقع پاسخ به این پرسش است که بحث از مداراگری چرا در میان نخبگان فکری ما اهمیت مضاعفی یافته است؟ در واقع انگیزهها و اهداف چنین طرح بحثی چیست؟ بحث از انگیزهها و اهداف یک گفتمان، هرچند از نظرگاه پوزیتیویسم امری خارج از علم بوده، اما اگر با رویکرد تحلیل گفتمان نگاه کنیم، بحث از مبدأ و مقصد یک گفتار روشنکننده متن بحث خواهد بود. خاستگاه فکری گفتمان روامدار خواندن ایرانیان را میتوانیم به نوعی تجدد و توسعه بدانیم.
* آیا ما ایرانیان روامدار هستیم؟ همانطورکه مشاهده میکنید تقریبا عموم پیمایش این موضوع را نشان میدهند که ایرانیان از لحاظ فرهنگی روامدار نبوده و از لحاظ سیاسی نیز وضعیتی میانه را دارند، با این وصف جای این پرسش باقی است که چرا از ناحیه برخی جریانهای روشنفکری و دانشگاهی تلاش میشود تا چهرهای روامدار از ایران به نمایش گذاشته شود؟
* نظریهپردازان در این نوشتار ممکن است خود برای مثال پایبند برخی اصول جامعه ایرانی همچون اصل کرامت خانواده و حرمت ازدواج سفید یا دگرباشی باشند، اما در مقام بحث از روامداری معتقدند شخصیت روامدار ضمن حفظ باورهای خود باید به تمام باورهای دیگران احترام بگذارد.
این متن خلاصه ای از "روامداری خصلتی ذاتی یا برساختی؟" می باشد لذا جهت مشاهده متن کامل به لینک (https://farhikhtegandaily.com/newspaper/3866/15/) مراجعه فرمایید.